جدول جو
جدول جو

معنی طبل خوردن - جستجوی لغت در جدول جو

طبل خوردن
(خوَدْ / خُدْ تَ)
کنایه از رم کردن و رمیدن باشد. (برهان) (غیاث اللغات). خود را کناره کردن. (غیاث اللغات). رشیدی این مصراع را ازمولوی برای معنی رمیدن شاهد آورده است:
عمریست در عطای تو من طبل میخورم.
صاحب آنندراج پس از ذکر معنی گوید: چون صید از آواز طبل رم میخورد و به این علاقه بمعنی مأخوذ استعمال کرده اند:
از بحر یک نظارۀ او طبل میخورد
طاووس کبک جلوۀ طوطی خرام ما.
سعید اشرف (آنندراج).
طبل از هجوم سنگ ملامت نمیخورم
چون کبک مست خنده به کهسارکرده ایم.
صائب (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
طبل خوردن
رم کردن رمیدن، خود را کنار گرفتن
تصویری از طبل خوردن
تصویر طبل خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
طبل خوردن
((~. خُ دَ))
رمیدن، خود را کنار گرفتن
تصویری از طبل خوردن
تصویر طبل خوردن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لول خوردن
تصویر لول خوردن
در جای خود جنبیدن و پیچ خوردن، لولیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گول خوردن
تصویر گول خوردن
فریب خوردن، گول خوردن، فریفته شدن
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
غوص کردن. (مهذب الاسماء). شنا کردن. غوطه خوردن. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گول خوردن
تصویر گول خوردن
فریب خوردن، از راه بدر شدن، فریفته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وول خوردن
تصویر وول خوردن
جنبیدن تکان خوردن: (زن در جای خود وول خورد جمع و جور تر نشست)، در هم تپیدن وچپیدن (جمعیت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لول خوردن
تصویر لول خوردن
لولیدن، لول زدن، وول زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
خوردنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ربا خوردن
تصویر ربا خوردن
استفاده کردن از ربا نزول گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلک خوردن
تصویر بلک خوردن
شنا کردن، غوطه خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غبن خوردن
تصویر غبن خوردن
افسوی خوردن حسرت بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
صالحةً للأكل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
Eatable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
comestible
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
אכיל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
খাওয়া যায়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
کھانے کے قابل
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
กินได้
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
yenilebilir
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
食べられる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
可食用的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
eetbaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
먹을 수 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
dapat dimakan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
खाने योग्य
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
commestibile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
comestible
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
съедобный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
jadalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
comestível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قابل خوردن
تصویر قابل خوردن
їстівний
دیکشنری فارسی به اوکراینی